هنر به نوعی خلقتی بشری است و زیبایی شناسی هنرمند از ضعف بشر در درک صحیح زیبایی نشأت میگیرد.
میلان
کوندرا جایی در کتاب جاودانگی میگوید مرگ و جاودانگی با هم پیوند دارند؛
بنظرم هر کس نیاز به جاودانگی را در خود حس کند، به دنبال هنر میرود، زیرا
هنر بی پایان است.
( گفت
آدم؟ گفتم از اسرار اوست گفت عالم؟ گفتم او خود روبه روست گفت این علم و
هنر؟ گفتم که پوست گفت حجت چیست؟ گفتم روی دوست) اقبال لاهوری
علاقهمندی
به هنر چیزی است که در ذات هر انسانی وجود دارد، اما هنرمند بودن یک سبک
زندگی و شغلی حرفهای است. مسیری پیچیده و طاقتفرسا که طی آن نیازمند
باوری محکم به اهدافی مشخص است.